معنی پاره، خرده، تکه، قطعه، باقیمانده، قطعات متلاشی خردکردن، ریز کردن، قطعه قطعه کردن, معنی پاره، خرده، تکه، قطعه، باقیمانده، قطعات متلاشی خردکردن، ریز کردن، قطعه قطعه کردن, معنی /اci، ocbi، تli، rzui، fاrdkاjbi، rzuh kتgاad ocblcbj، cdx lcbj، rzui rzui lcbj, معنی اصطلاح پاره، خرده، تکه، قطعه، باقیمانده، قطعات متلاشی خردکردن، ریز کردن، قطعه قطعه کردن, معادل پاره، خرده، تکه، قطعه، باقیمانده، قطعات متلاشی خردکردن، ریز کردن، قطعه قطعه کردن, پاره، خرده، تکه، قطعه، باقیمانده، قطعات متلاشی خردکردن، ریز کردن، قطعه قطعه کردن چی میشه؟, پاره، خرده، تکه، قطعه، باقیمانده، قطعات متلاشی خردکردن، ریز کردن، قطعه قطعه کردن یعنی چی؟, پاره، خرده، تکه، قطعه، باقیمانده، قطعات متلاشی خردکردن، ریز کردن، قطعه قطعه کردن synonym, پاره، خرده، تکه، قطعه، باقیمانده، قطعات متلاشی خردکردن، ریز کردن، قطعه قطعه کردن definition,